سفارش تبلیغ
صبا ویژن



شهریور 1388 - علی(ع) رمز آفرینش

   

 امام راحلمان گفت :"جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم" این خیلی معنای بزرگی دارد نگفت "جنگ جنگ تا پیروزی" او روحش خیلی بزرگ بود و تا امروز و حتی فرداها را میدید.

وقتی گفت "جام زهر" را نوشیدم یعنی با تمام وجود جام زهر را نوشید چون او این روزها را میدید و با تمام وجود دلش برای حال بشریت میسوخت.

او غزه امروز ،عراق و افغانستان را میدید

او مظلومیت شیعیان یمن را میدید

او قتل عام زنان و کودکان را میدید

او مظلومیت بشر را میدید 

او تنهایی بشررا میدید

او بی کسی بشر را میدید

او یتیمی بشر را میدید

و او ظلم بشر نما ها را هم میدید

و کسانی که در آن روز این جام زهر را به امام نوشاندند و از طرف جوانان ایران که تمام وجودشان را وقف دینشان و امامشان کرده بودند سخن راندند که اینان دیگر نمیتوانند بجنگند و دیگر نیروها تمام شده و امکانات تمام شده است امروز باید جوابگوی خونهای ریخته شده در تمام جهان باشند

آنها باید جوابگوی کودکان بی مادر شده  باشند

آنها باید جوابگوی خون مظلومان عالم باشند

و همانها هستند که امروز میخواهند ایران را هم مانند بقیه کشورهای تحت سلطه زیر یوق مستکبران ببرند

ولی جوانان شیعه در ایران به تاسی از مولایشان اباعبداله با تمام اخلاص وجودشان را در راه آزادی و آزادگی میدهند و  زیر بار ظلم نمیروند.

روز قدس همگی در راهپیمایی دشمن شکن شرکت میکنیم و حمایت خودمان را از مردم مظلوم فلسطین اعلام میداریم.

 



نویسنده » » ساعت 8:19 عصر روز چهارشنبه 88 شهریور 25

عفو و غفران

وقتی می‎خواهیم برخی لغات عربی را به فارسی ترجمه کنیم، به ظاهر به نظر می‎رسد که یک ترجمه دارند ولی وقتی به کتاب لغات مراجعه می‎کنیم، در می‎یابیم که معانی مختلفی دارند. از جمله این لغات «عفو» و «غفران» است .

«غفر» یعنی پوشاند، پنهان کرد، خاک ریخت. وقتی حیوانی می‎میرد اگر در خاک دفن نشود بوی نامطبوعی از خود منتشر می‎کند که غیر قابل تحمل است. ولی وقتی آن لاشه در خاک شود، بوی نامطبوعش نیز از بین می‎رود. وقتی گناهی از انسان سر می‎زند در باطن بوی نامطبوعی از خود به جا می‎گذارد که انسان وقتی از خداوند، طلب مغفرت می‎کند یعنی می‎خواهد که خداوند بر روی گناهانش خاک بریزد تا بوی نامطبوعش از بین برود و بخشیده شود. و اصطلاحا اینگونه ترجمه می‎شود: خدایا بر روی گناهانم خاک بریز .

 

تفاوت بین عفو و غفران

"غفران" الهی، همه‏ گناهان و آثار سوء تیرگی‎هاى آنها را از میان مى‏برد، حجاب‎ها را برطرف کرده و نقائص وجودى انسان را برطرف می‎کند. اما متاسفانه کمتر کسى هست که بداند غفران یعنى چه، و نیاز به آن، چه معنایى دارد، و چگونه مى‏شود که غفران الهى، همه‏ مشکل‎ها را حل، و فاصله‏ها را از میان بردارد؟

عفو یعنی بخشش از نوع اول. وقتی از خدا طلب عفو می‎کنیم یعنی این که گناهان ما را ببخشد. و اگر مورد قبول واقع شود، خدا فقط می‎بخشد و دیگر کاری به ما ندارد و محبت و لطفش را از ما دریغ می‎دارد.

ولی اگر پس از بخشش خطا و گناهمان، لطف و محبتش را شامل حالمان نماید؛ غفران نام می‎گیرد.

این تفاوت را با مثالی بیان می‎کنم:

فرض کنید که در حق یکی از دوستان، بدی کرده‎ایم. حال می‎خواهیم از او طلب بخشش کنیم. که این بخشش به دو صورت است:

1- می‎گوید: می‎بخشمت اما دیگر نمی‎خواهم ببینمت و دوستی‎امان به پایان می‎رسد و به زبان عامیانه یعنی دیگه جلوی چشمم نباش.

2- می‎گوید: می‎بخشمت و از آن پس به ما محبت می‎کند و لطف و صفا دارد. و انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده است.

عفو یعنی بخشش از نوع اول. وقتی از خدا طلب عفو می‎کنیم یعنی این که گناهان ما را ببخشد. و اگر مورد قبول واقع شود، خدا فقط می‎بخشد و دیگر کاری به ما ندارد و محبت و لطفش را از ما دریغ می‎دارد.

ولی اگر پس از بخشش خطا و گناهمان، لطف و محبتش را شامل حالمان نماید؛ غفران نام می‎گیرد.

نتیجه این که: عفو الهى، نادیده گرفتن و به حساب نیاوردن لغزش‎ها و خطاها و عیب‎ها، و محو آثار نامطلوب آنهاست.

و غفران الهى عبارت است از افاضات و رحمت‎هایى که به دنبال نادیده گرفتن لغزش‎ها و خطاها و عیوب، متوجه انسان مى‏گردد و او را تکمیل مى‏کند و نقایص و عیوب وجودى وى را برطرف مى‏نماید.

غفران بعد از عفو است. عفو نادیده گرفتن بدی‎هاست و غفران، برطرف کردن آنها از وجود گناهکار و تبدیل آنها به خوبی‎ها و کمالات است.

عفو الهی، انسان را از سقوط و هلاکت نجات مى‏دهد و غفران الهى، به گناهکار پر و بال عطا مى‏کند و بالا می‎برد.

لذاست که اگر عفو و گذشت خدا نباشد، انسان با شکست روبرو شده و کنار زده مى‏شوند، و اگر غفران خداوند نباشد، آنها پیشرفت بازمانده و متوقف مى‏گردند.

 

پس حواسمان باشد که در دعاهایمان، از خدای مهربان بخواهیم که عفو و مغفرتش را توامان شامل حالمان نماید.

به نقل از سایت تبیان

 




نویسنده » » ساعت 4:19 صبح روز یکشنبه 88 شهریور 15

باور کن خدا تو را نمی خواد!

دعا

چرا تعجب کردی؟ آخه حرف راست شنیدن که تعجب و شاخ در آوردن نداره.می دونی مثل اینکه تا حالا دو کلمه حرف حساب نشنیدی برای همین زود به هم می ریزی و قاطی می کنی.تا حالا فقط شنیده بودی که خدا همه را دوست دارد ودائم منتظر بندگان گتاهکار و عاصی خودشه، نوابه، غفوره، رحیمه، ستاره، ودوده، حلیمه و...

این حرفها درسته اما تقوی و خدا خواهی هم مراتبی داره.آیه 111  سوره توبه را یادت می آید؟

"إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ"

ترجمه: "در حقیقت، خدا از مؤمنان، جان و مالشان را به [بهاى‏] اینکه بهشت براى آنان باشد، خریده است همان کسانى که در راه خدا مى‏جنگند و مى‏کُشند و کشته مى‏شوند. [این‏] به عنوان وعده حقّى در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست. و چه کسى از خدا به عهد خویش وفادارتر است؟ پس به این معامله‏اى که با او کرده‏اید شادمان باشید، و این همان کامیابى بزرگ است."

نگاه کن برادر من!داری میری با خدا معامله کنی باید چیزی بیاوری که خدا بپسندد وگرنه معامله جوش نمی خوره  وخدا هم تورا نمی خواد!مگر ندیدی یک عمر هر کاری کردی  و هرچی خوردی خدا خیلی سخت نگرفت اما وقتی که گفتی خدایادلم می خواد بیام زیارتت ،می خوام بیام دورت بگردم،.می خوام بیام خونت رو ببینم و ببوسم،وبنده خوبت بشم و..

اون وقت خدا طاقچه بالا گذاشت وگفت :ببین یک عمر برای خودت گشتی گفتم عیبی نداره حالا می خواهی دورم بگردی به همین سادگی ها  اجازه نمی دهم خیلی ها خواستند جونشون رو فدام کنن اما گفتم من یک شرط دارم اگر مرد عملید بسم الله ،در خونم وآغوشم بازه بازه.

در حقیقت، خدا از مؤمنان، جان و مالشان را به [بهاى‏] اینکه بهشت براى آنان باشد، خریده است

پرسیدم: خدایا کدوم شرط؟

خدا فرمود:انما یتقبل الله من المتقین.یعنی : من فقط کار را از سرچشمه پاک و آدم پاک قبول میکنم.بنابراین تا پولت را پاک نکنی نه به خانه ام راهت  می دهم ونه به مهمانی ماه رمضانم،تا دلهای شکسته را از خودت راضی نکنی نگاهت نمی کنم،تا قهر ها رو به آشتی تبدیل نکنی منم "مبدل السیئات باضعافها من الحسنات"نمی شم.مگه از ماه شعبان شاخه های درخت طوبی بهشتی را برای شما زمین نفرستادم؟

پرسیدم:خدایا یعنی قبولم نداری ومی خواهی بهشت راهم ندی ؟

خدا فرمود:عزیزم چرا اینقدر کم همتی ؟فقط دوست داری بهشت بدون من باشی و با حور و قصور باشی ؟نمی خواهی بهشت رضوان من را از نزدیک ببینی ؟

دعا

حالا با هم حدیث را می خوانیم:

 حدیث شماره 127:

قال علی [ع ] : من قصر فی العمل ابتلی بالهم ، و لا حاجه لله فیمن لیس لله فی ماله و نفسه نصیب

ترجمه:کسیکه در عمل کوتاه ی کند به اندوه گرفتار می شود و خداوند به کسیکه در مال و جانش نصیبی برای خدا نیست اعتنائی ندارد.

پس اگر می خواهی مورد پسند خدا قرار بگیری در هر کاری اول سهم خدا را کنار بگذار ،یعنی نیت

به نقل از سایت تبیان-رضا سلطانی



نویسنده » » ساعت 3:49 صبح روز یکشنبه 88 شهریور 15

خدایا به قضایت راضیم

یکی از شاگردان مرحوم الهی قمشه ای نقل کرد: آن جناب سفری به آستانه بوسی حضرت رضاعلیه السلام به مشهد مشرف شد. شبی در حرم حضرت رضا عرضه می دارد: یابن رسول اللَّه شما دارای مقام رضای کامل هستید، از حضرت حق بخواهید ذره ای از این مقام به این فقیر عنایت کند. وقتی از حرم خارج می شود، ماشینی در خیابان به او می زند، وقتی چشم باز می کند خود را روی تخت بیمارستان می بیند، سؤال می کند چه شده؟
می گویند: تصادف کرده اید و راننده ای که به شما زده دستگیر شده و اینجاست، می فرماید: کاغذ و قلمی به من بدهید. یک رضایت نامه کامل می نویسد و دستور می دهد راننده را آزاد کنید، زیرا من چند لحظه قبل در حرم حضرت رضا از خداوند عزیز طلب مقام رضا کردم، و این مصیبت، برق اول این مقام جهت امتحان استعداد و ادعای من است، اگر در همین مرحله اول زبان و دل به گله و شکایت باز کنم از به دست آوردن این عنایت محروم خواهم گردید!!(1)
1 - استاد حسین انصاریان: مجموعه داستان های عرفان اسلامی، ج 2، ص



نویسنده » » ساعت 6:32 صبح روز سه شنبه 88 شهریور 10

مفتاح و مغلاق

... پیامبر (صلی الله علیه و آله)فرمودند:
«أیها الناس أبوا الجنّة فی هذا الشهر مفتّحة فاسألوا ربّکم أن لایغلقها علیکم وأبواب النیران مُغلقةٌ فاسألوا ربّکم أن لایفتحها علیکم».
ای مردم! درهای بهشت در ماه رمضان باز است. از خدا مسئلت کنید آن را به روی شما نبندد. گرچه درهای بهشت همواره باز است، امّا در این ماه از ویژگی خاصی برخوردار است.
رحمت خدا همواره بیش از غضب اوست. وقتی از ربوبیتش نام می‌برد از نحوة تدبیر خود سخن می‌گوید، به گونه‌ای که نشانه? رحمت از سخن خدا پیداست. ?لَهُ مَقَالِیدُ السَّماوَاتِ وَالأَرْضِ? (سوره زمر، آیه 63) کلیدهای آسمانها و زمین به دست خداست.
این کلید را دو جور می‌شود حرکت داد. به یک سمت که حرکت کند می‌شود «مفتاح» ومخزن را باز می‌کند. و اگر به سمت دیگر حرکت دادی، می‌شود «مغلاق» و در مخزن را می‌بندد. این کلید هم مفتاح است و هم مغلاق، هم ابزار باز کردن و هم وسیلة بستن، خدا هم می‌بندد و هم می‌گشاید؛ امّا نفرمود: «وعنده مغالیق الغیب» یعنی پیش خدا قفلها و ابزار بستن غیب است. فرمود: ?وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الغَیبِ?(سوره انعام، آیه 59) کلیدهای غیب به دست خداست. یعنی آنچه به دست خداست مفتاح است نه مغلاق، باز کردن در اختیار اوست، بستن به وسیلة بد رفتاری خود انسان است. او در رحمت را به روی کسی نمی‌بندد و همواره مفتاح به دست او است که می‌گشاید. بکوشید که این مفتاح، مغلاق نشود. این شما هستید که می‌بندید.
اما اینکه از این تدبیر و ربوبیت حق، به مفتاح تعبیر شده، نشانة آن است که همواره او «دائم الفضل علی البریة»(از ادعیه شب های جمعه) است. یعنی مرتب فیض می‌رساند و از این طرف، این انسان است که باید فیض بگیرد. در همان فرصتی که انسانی از فیض محروم است، انسان دیگری از فیض برخوردار است. انسان باید از آن طر ف آماده باشد و بگیرد و گرنه خودش در فیض را می‌بندد. قلب انسان را هم خود او می‌بندد. لذا رسول الله (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرمود: درهای بهشت در این ماه باز است. وقتی تمام درها کاملاً باز باشد می‌گویند: «مفتّحه». اما اگر به طور معمول باز باشد می‌گویند: «مفتوح» فرق بین «فتح» و «تفتیح» همین است.
درهای جهنم بعد از اینکه جهنمیها وارد شدند، همواره بسته است؛ امّا درهای بهشت چه قبل از رفتن و چه بعد از رفتن همواره باز است. بهشتیان که وارد بهشت سعادت شدند، درها همچنان باز است: ?جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الأَبْوَابُ?(سوره ص، آیه 50) باغهای همیشگی در حالی که درهای آن برای ایشان گشوده است.
در بهشت را هرگز نمی‌بندند و در جهنّم را هم هرگز باز نمی‌گذارند؛ زیرا بسته بودن در خود نوعی عذاب است و باز بودن آن رفاه و نعمت. نه غیر مؤمن می‌تواند به بهشت برود و نه مؤمن حاضر است از بهشت بیرون بیاید. بسته بودن در عذابی مضاعف است: ?إِنَّهَا عَلَیهِم مُؤْصَدَةَ ? فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ? (سوره همزه، آیات 8 و 9) نه تنها دوزخیان نمی‌توانند از آن خارج شوند بلکه همه? درهای جهنم پشتش بسته است.
قفلها دو نوع است: گاهی به صورت قطعی کوچک آهنی دو لنگة در را به هم متصل می‌کند؛ و گاهی هم نوار سرتاسری است که سرتاسر دو لنگه را به هم می‌بندد. در این آیه? کریمه فرمود: سرتاسر در جهنم پشتش بسته است که هیچ راهی برای بیرون رفتن نیست.
اینکه فرمود: در ماه رمضان درهای جهنم بسته است یعنی غضب و سخط و انتقام خدا در این ماه بسیار کم است.(1)
1 – حکمت عبادات آیت الله جوادی آملی



نویسنده » » ساعت 6:25 صبح روز سه شنبه 88 شهریور 10